مرلين مونرو بازيگر و مدل سرشناس هاليوود بود كه در زمان زندگي و فعاليت هاي هنري اش يكي از معروف ترين انسان هاي روي كره زمين محسوب مي شد و حال هم بعد از مرگش هنوز پر در آمد محسوب ميشود. نام اصلي مونرو، نورما جين مورتنسن بود. وي در لس آنجلس بدنيا آمد و سومين فرزند گلاديس پرل بيكر «مونرو» بود. گلاديس به خاطر ابتلا به اسكيزوفرني قادر به نگه داري از دخترش نبود.
مونرو در كودكي به چندين خانوادۀ كشاورز و مدتي هم به يك يتيمخانه سپردهشد. در 16 سالگي، وادارشد بين برگشتن به يتيمخانه و ازدواج، راه دوم را انتخابكند. در ژوئن 1942، با پسر همسايه به نام جيمز دوئرتي ازدواج و سپس ترك تحصيل كرد. در 1943، همسرش به ناوگان بازرگاني فراخواندهشد. پس ازآن، شروع بكار در كارخانۀ مهماتسازي كرد.
در اواخر سال 1944، مونرو با ديويد كانور آشنا شد كه براي گرفتن عكسهاي روحيهبخش از زنان كارگر به كارخانه رفتهبود. او كار را رها كرد تا با كانور بعنوان مدل كار كند. در 1945، با يك آژانس مدلينگ قرارداد بست. مو هاي قهوهاي مجعدش را صاف و بلوند كرد تا كار بيشتري به دست بياورد. وي در كار خود بسيار جاهطلب و سختكوش بودو در آغاز سال 1946، عكسهاي تبليغاتي او روي جلد 33 مجله چاپ شدهبود.
مدير آژانس ترتيبيداد تا او در ژوئن 1946، با يك آژانس بازيگري قرارداد ببندد. تهيهكنندهاي از توئنتيث سنچري فاكس از او تست بازيگري گرفت. داريل زانوك براي اينكه مونرو با استوديوي حريف آن ها كار نكند، حاضر شد قرارداد شش ماهه با او ببندد. در آنجا نام هنري مرلين مونرو براي او انتخابشد. در سپتامبر 1946، او از دوئرتي طلاقگرفت.
مونرو در طول ماههاي اول قراردادش هيچ فيلمي بازينكرد ودر عوض روزها رابه يادگيري بازيگري، آوازخواني و رقص ميگذراند. قراردادش در فوريۀ 1947 تمديد شد و چند نقش جزئي به دستآورد.
در مارس 1948 با كلمبيا پيكچرز قرارداد بست. دراين استوديو، مو هاي وي را روشنتر كردند و به رنگ بلوند پلاتيني درآوردند. تنها فيلم او در كلمبيا، موزيكال كمهزينۀ «دختران گروه كُر» «1948» بود.
بعد از ترك كلمبيا، جاني هايد نايبرئيس آژانس استعداديابي از او حمايت كرد. او نقش كوچكي براي مونرو در «عاشق پيشه» «1950» كار برادران ماركس فراهمكرد. او در دو فيلم تحسينشدۀ «جنگل آسفالت» و «همه ي چيز دربارۀ ايو» در نقشهاي كوچك ظاهر شد.
بعد از موفقيت مونرو دراين نقشها، هايد در 1950، براي قراردادي هفت ساله با توئنيث سنچري فاكس مذاكرهكرد. به گزارش پارس ناز در 1951، او نقشهاي مكمل در فيلمهاي كمهزينه بازيكرد: در درام «داستان شهر» و سه كمدي تقريبا موفق «به همان جواني كه حسمي كني»، «آشيانۀ عشق» و «بيا قانونياش كنيم».
وي براي اين نقشها نقدهاي مثبتي دريافتكرد. مونرو براي پيشرفت بيشتر در مهارتهاي بازيگري اش مربي بازيگري گرفت.
در دومين سال قرارداد با فاكس بود كه اسم مونرو در بالاي ليست بازيگران قرارگرفت. در 1952، در دو درام پرفروش ظاهر شد. اولي فيلم «برخورد در شب» فريتز لانگ بود كه در آن نقش كارگر كنسروسازي را بازي كرد.
او مدتي را در كنسروسازي گذراند تا براي بازي دراين نقش آمادهشود و نقدهاي خوبي براي عملكرد خود دريافتكرد. فيلم دوم تريلر «به خودت زحمت در زدن نده» بود كه او نقش يك پرستار بچۀ روانپريش را داشت.
سه فيلم ديگر او در 1952، «ما متأهل نيستيم!»، «تجارت ميمون» و «خانۀ پر اُ هنري»، بازهم همان نقشهاي كمدي زن جذاب رابه او دادند.
مونرو در 1953 در سه فيلم ظاهر شد كه وي را يكي از بازيگران پولساز هاليوود تبديلكرد. فيلم نوآر تكنيكالر «نياگارا» كه در آن وي نقش زني اغواگر را داشت كه نقشۀ قتل همسر خود «جوزف كاتن» را مي كشيد، در ميان تماشاگران بسيار محبوب شد و فروش آن از 6 ميليون دلار گذشت.
دومين فيلم آن سال، موزيكال كمدي «آقايان بلوندها را ترجيح ميدهند» شخصيت سينمايي “بلوند احمق” وي را تثبيتكرد.به گزارش پارس ناز او و جين راسل، نقش دو دوست هنرپيشه را بازي كردند. فيلم به يكي از پرفروشترين فيلمهاي سال تبديلشد و منتقدان بازي مونرو را تحسينكردند.
سپس، در «چگونه مي توان با يك ميليونر ازدواجكرد» با بتي گريبل و لورن باكال همبازيشد. او نقش مدل سادهلوحي را داشت كه با دوستانش به دنبال پيدا كردن شوهر پولدار بودند. اين فيلم باوجود نقدهاي متفاوتي كه دريافتكرد، پرفروشترين فيلم مونرو تا آن زمان بود. او در 1953 و 1954 در ليست 10 ستارۀ برتر پولساز قرارگرفت.
با اينكه مونرو يكي از بزرگترين ستارههاي فاكس بود، قرارداد او از سال 1950 تغيير نكردهبود، يعني خيلي كمتر از ديگر ستارههاي همتراز خود دست مزد ميگرفت و نميتوانست فيلمها و همكاران خودرا انتخابكند. او از نقشهاي تكراري خود نيز خسته شدهبود. زماني كه حاضرنشد دريك كمدي موزيكال ديگر به نام «دختري با لباس صورتي» بازيكند، استوديو وي را در ژانويۀ 1954 تعليقكرد.
در 14 ژانويه، او با جو ديماجيو، بازيكن بيسبال، ازدواج كرد. در ماه مارس، با استوديو توافق كرد تا قرارداد جديدي امضا كنند و نقش اول اقتباس سينمايي از نمايشنامۀ «خارش هفت ساله» رابا پرداخت اضافي 100.000 دلار بازيكند.
نخستين فيلم او بعد از بازگشت به فاكس، موزيكال هيچ شغلي مثل نمايش نيست» بود. در سپتامبر 1954، فيلم برداري خارش 7 ساله آغازشد و او روبروي تام ايوِل قرارگرفت. در اكتبر همان سال، از ديماجيو جداشد. فيلم يكي از پرفروشترين فيلمهاي سال 1955 شد. مدتي بعد از فاكس جدا شد، چون اين استوديو به تعهدات خود عمل نكردهبود.
درسال 1955، در كلاسهاي متد اكتينگ زير نظر لي استراسبرگ در اكتورز استوديو شركتكرد. همچنين به توصيه استراسبرگ، روانكاوي را شروعكرد. در پايان سال مونرو و فاكس قرارداد هفتسالۀ ديگري براي چهار فيلم تنظيمكردند.
مونرو در 29 ژوئن با آرتور ميلر نويسنده ازدواجكرد. ايستگاه اتوبوس نخستين فيلمي بود كه او بعد از قرارداد جديد، براي بازي انتخابكرد. او نقش خواننده سادهاي را داشت كه در آرزوي ستاره شدن بود. اين فيلم پرفروش شد و نقدهاي خوبي نيز دريافتكرد. مونرو جايزۀ گلدن گلوب بهترين بازيگر زن را دريافتكرد.
در اوت 1956، او نخستين فيلم مستقل كمپاني خود MMP را آغازكرد؛ در «شاهزاده و دختر هنرپيشه» لارنس اليويه كارگردان و بازيگر نقش شاهزاده بود. فيلم باوجود اختلافات زياد بين مونرو و اليويه به موقع تمامشد، با نقدهاي متفاوت روبهروشد و تماشاگران آمريكايي استقبال خوبي ازآن نكردند. در عوض، در اروپا محبوبتر بودو مونرو جايزۀ ديويد دي دوناتللو و كريستال استار را دريافتكرد.
در ژوئيۀ 1958، بازي در «بعضيها داغش را دوستدارند» را دركنار توني كرتيس و جك لمون به كارگرداني بيلي وايلدر آغازكرد.سايت پارس ناز اين فيلم نيز باوجود مشكلات زياد در طول فيلم برداري، موفقيت تجاري و انتقادي بهدستآورد و مونرو يك جايزۀ گلدن گلوب ديگر به دست آورد.
در فيلم بعدي، «بيا عشق بورزيم» نقش بازيگري را داشت كه مرد ميليونري عاشق او ميشد. آخرين فيلم كاملشدۀ مونرو، «ناجورها» به كارگرداني جان هيوستن بود كه باكلارك گيبل، ايلاي والك و مونتگمري كليفت همبازي شد. در طول فيلم برداري از سنگ صفرا رنجميبرد و اعتياد او به دارو نيز شديد شدهبود.
مونرو و ميلر در ژانويۀ 1961 طلاق گرفتند. در بهار 1962، بازي در فيلم «يكي بايد كوتاه بيايد» را آغازكرد. او بيشتر روزها بيمار بودو نميتوانست در صحنه حاضرشود. ساخت فيلم بعد از مدتي به خاطر مشكلات پيش آمده متوقفشد. در روز 5 اوت 1962، پيكر بيجان مريلين در اتاق خوابش پيداشد. علت مرگ، مسموميت حاد با باربيتورات اعلامشد و مرگ او خودكشي احتمالي گزارش دادهشد، اما هنوز در درستي آن ترديد وجوددارد.
بيوگرافي مرلين مونرو زيباترين بازيگر قديمي هاليوود +درباره همه ي زندگي خصوصي اش